ماه رمضان و 1 ساله شدن فندقم
خدایا مرا ببخش بخاطر تمام درهایی که کوبیدم و خانه تو نبود... ...
شکرت خدا که دوباره تونستم ماه رجب و شعبان
را لمس کنم و وارد رمضان شوم
دلبندم این دومین رمضانی است که داری پشت سر میزاری
کرامت خداوند باز نصیب ما شد که عشق رمضان ،
باز درونمان شعله بکشه و از خداوند می خوام
که به عمر شماها عزیزانم برکت زنده بودن دهد
و هر ساله این ماه عزیز رو گرامی بدارین
*
“خــــــ ــــــدایـــ ـــــــــا ”
همه از تو می خواهند ” بدهی ”
اما, من از تو می خواهم ” بگیری ”
خستگی,دلتنگی و غصه ها را,
از لحظه لحظه روزگار همه آنهایی که دوستشان دارم.
.
الهــــ ـــــــــی آمـــ ـــــــین.
امام صادق-ع:
حلول ماه مبارک رمضان، ماه رحمت و برکت و غفران مبارک باد.
*
سلام زندگیم
امروز شنبه مورخ 92/5/5 ،
چون دیروز برنامه افطاری شوشتر داشتیم
(مادر شوهر خاله زهره پیشمون دعوت بودن) رفتیم شوشتر
و امروز بعد از نماز صبح اومدیم اهواز و چون قرار بود
که دوباره شب برگردیم تو رو با خودمون نبردیم
و پیش عزیزجون گذاشتیم چون ظهرکه برمی گردیم
نخود مامان الان 2 ساعتی بیشتر نیست که از پی
شت اومدم ولی انقدر دلم تنگ شده
که انگار 1 ساله ندیدمت
به عزیز جون زنگ زدم تا ببینم گریه نکردی و اون گفت:
که بعد از رفتن شما از خواب بیدار شد و دنبالتون گشت
و چون ندیدتون شروع به گریه کرد
(الهی مادر قربون اون گریت بشه نبینم دیگه هیچ وقت
تو زندگی ناراحت بشی چه برسه که بخوای گریه کنی )
و اونو خاله نرگس جون بردنت کنار آب و بعد پارک
و عزیز جون گفت که الان هم داره صبحونه می خوره
و امروز هم عزیز جون بخاطر تو جلسه قرآن رو هم نرفت
عزیز مامان ،حالا میخوام یه سری از خاطرات این ماه
مبارک رو برات بنویسم:
1- الهی دورت بگردم بالاخره 1 ساله شدی
چون تولدت تو ماه رمضان بود فعلا" برات جشن نگرفتم
تا بعد از ماه رمضان که همه بتونن تو این جشن شرکت کنن.
روز دوشنبه92/4/31 مصادف با تولد امام حسن مجتبی (ع)
عزیز جون با خاله نرگس اومدن اهواز و برات کادوهای
تولدت رو آوردن (دستشون درد نکنه ) و چون تو عاشق
موتوری عزیز جون برات موتور خریدو اون روز منم
یه کیک درست کردم
نمیدونم چرا هر کی تو رو میبینه ازم می پرسه اسم دخترت چیه؟
روز پنج شنبه برا افطار خونه عمو سعید دعوت بودیم
و فامیلای زنش هم بودن و خواهر زنش تو رو بغل کرد
و گفت: من دخترتو بردم و برا پسرم نامزد کردم
اول فکر کردم اشتباه شنیدم و وقتی دوباره اینو تکرار کرد
فهمیدم درست شنیدم و من تو رو صدا کردم
و اون گفت مگه پسره واااای من فکر کردم دختره
خلاصه اون شب 1 نفر دیگه هم بمن گفت اسم دخترت چیه ؟
2-فندقم چقدر تاب بازی رو دوست داری ، وقتی میریم
شوشتر خاله نرگس میبرتت پارک و سوار تابت میکنه و
تو هم می خونی تاب تاب ،تاب تاب و دیگه بازور باید درت بیاریم
3- آب بازی و حموم کردنو خیلی زیاد دوس داری و هر
روز باید روزی 1 ساعت آب بازی کنی
4-دیروز که شوشتر بودیم خاله زهره یادت داد که وقتی ازت
بپرسن موهات کو موهای سرت رو بگیری و نشون بدی
5- از لحاظ راه رفتن هم دیگه هیچ مشکلی نداری و قشنگ
و بدونه افتادن راه میری
6- راستی می خواستم برا مسابقه نی نی شکمو
شرکت کنم ولی چون ایمیل آجی نیلوفر مشکل داشت
هر چی سعی کردیم نشد انگار که قسمت نبود
7- 25/4 به بهداشت رفتیم و واکسن 1سالگیتو زدی
و خانم بهداشتیار قد و وزنتو گرفت .
وزنــــــــ : 11.200ک گ
قــــــــد : 79 سانت
دور سر : 46 سانت
8- جدیدن یادگرفتی از پله ها بالا میری
و میری میشینی توی کلاس زبان بچه ها ،
این روزا کار خرابیات از تعداد موهای سرت هم
بیشتر شده و هر چی جلوی دستت میاد
( از مجسمهگرفته تا ظرف و اسباب بازیهاتو ... ) رو میشکونی .
9- کلمات جدیدی که یاد گرفتی :
- پا
- جوجه
حدود ٢ ماه پیش می گفتی جوج ولی الان دیگه درست تلفظ می کنی
- پـــه : یعنی توپ
- گـا : یعنی گاو
- گـو : یعنی گربه
- اُوووووووووووووونــــــــــــــــــــــــــــ : یعنی موتور
- بوپ : صدای بوق
- اولا وقتی آب میخواستی لباتو محکم فشار می دادی
و ول می کردی که میشد : مــــــــــــاپ ، اما حالا دیگه
وقتی چیز خوردنی بخوای این صدا رو در می آوردی .
- وقتی بهت میگیم بررره میگه ؟ میگی : بع بع
- جووووجه میگه ؟ : اولا میگفتی دیک دیک ،
حالا دیگه پیشرفته شدی میگی جیک جیک
10- حالا دیگه هممونو میشناسی ( خاله ، مامان ، بابا و ...)
و وقتی چیزی بهت بدیم و بگیم به ... بده میری و بهش میدی
11- عزیز جون بهت یاد داده لی لی ، لی لی حوضیلکی رو تو
دست من یا خودت انجام بدی .
12- وقتی هم که پی پی میکنی میگی : پیف پیف پیف
13- موقع کار خرابی و شکستن چیزا میگی : نوچ نوچ نوچ
١٤-حرف گوش میکنی و وقتی میگیم بشین میشینی و یا اگه کاری
بهت بگیم انجام میدی
١٥- فوت کردن رو یاد گرفتی
١٦- ماشین بازی و توپ بازی رو خیلی دوس
داری و هر وسیله ای رو ببینی می خوای هلش بدی و
صدای اااااانننننننن در میاری
١٧- هندونه ،پفک ، لواشک و آلوچه رو
خیلی دوس داری
١٨-قبلا هرچیز می خواستی میگفتی بده ولی الان دیگه
خلاصه اش می کنی و تند،تند و پشت سر هم میگی دهدهدهدهده
١٩- دو سه روزیه که پی به نافت بردی و پیرهنت رو بالا میزنی و
دستتو توش میزاری و راه میری
٢٠-رقصیدن رو هم یاد گرفتی
وقتی صدای موزیکی میشنوی
شروع به تکون خوردن می کنی و یا موبایلو میاری و میدی
تا برات آهنگ بزاریم و وقتی سوار ماشین میشی دست
به دستگاه سی دی و یا ولوم صداش میزاری تا اونو برات روشن کنیم
٢١- پنکه رو میشناسی و میدونی جاش کجاست وقتی ازت
بپرسیم پنکه کو به سمت بالا نگاه می کنی
٢٢- یاد گرفتی که از انگشت اشارت استفاده کنی و وقتی چیزی
می خوای به سمت اون با انگشت اشاره کنی
٢٣- خاله زهره آب خوردن رو بهت یاد داده که خودت لیوان رو بگیری
و پیش دهنت بزاری و اب بخوری
٢٤-وقتی به جایی بخوری و دردت بیاد رو اون قسمت می کوبی
و می گی هته هته هته و یا اگه باهات دعوا کنم تو هم سر من داد
میزنی و با من دعوا میکنی
٢٥-تا تلفن یا موبایل به چشمت می خوره میری و
اونو برمی داری و پیش گوشت میزاری و می گی اُ اُ اُ اُ یعنی الو
٢٦-وقتی صدای اذان یا صلوات رو میشنوی دستتو رو گوشت میزاری
و تو هم داد می زنی ااااااااا
٢٧- وقتی خودکار یا مداد میبینی اونو میگیری و
شروع به خط خطی کردن می کنی
فکر کنم دیگه برا این پستت کافیه و حسابی تلافیه این مدتی که برات ننوشتم شدو حالا باید فرصت کنم و اتفاقات قبلی رو برات بنویسم
الهی فدات بشم که آب بازی رو دوست داری
این حمام کردن شده کار هر روزت
صبح که بلند می شی فورا" دم در حموم میری می ایستی تا در رو برات باز کنم و وقتی وارد حموم شدی انگشت اشارتو سمت تشت می کشی یعنی اونو بیار و زیز آب بزار که برم توش
تازه یه جا هم نمی شینی هی در میای و هی دوباره میری تو تشت
بشین نیوفتی پشمکم
این ماشین پلیس رو خاله نرگس بهت داد
اینم از هدیه عزیز جون خودم
این کیکو مامانم تو روز تولدم درست کرده
شما هم بفرمایید.....
مامانی دستت بی بلا
قربون اون 6 دندون پیدات بشم
من یکم بخورم بینم مزش چطوره..........
اینو عزیز جونم برام خریده
حالا می خوام زودی ببینم چی داره نگاه کنید....
عزیزم هنوز ١ ساعت نیست که این موتور گیرت اومده زودی اون گارد پشتشو کندی
خرابکار خرابکار خرابکار
ببینید من چه زود یاد گرفتم سوار بشم ...
آی کمک پام گیر کرده
دیدین چه قشنگ سوار شدم ههه ههه ههه ههه
ببیند چه قشنگ هم پیاده شدم...
اینم از عکس هایی که برا مسابقه نی نی شکمو گرفتم ولی موفق نشدم شرکت کنم
به عجب خیاریه...............
بفرمایید شما هم میل کنید//////////////////////
مامانی اینجا بزارمش ،قشنگ میشم""""""""""""
دیدی نا ناز شدو ........................
من گوجه رو خیلی زیاد دوس دارم ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
می خوام خودم با قاشق بخورم
این کارو هم بلد بودم{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{
مامانی دستت درد نکنه خوشمزس}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}
آآآآیییی انگار داره گیر می کنه تو گلوم||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واااای بازم ریختم رو زمین
تا مامانم ندیده زود جعمشون کنم..............
مامان کار من نبود فکر کنم کار آجی نیلوفر بود////////؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اصلا" کار خودم بود
مامانی این کارو کردم که عکسم طبیعی در بیاد:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
من می خوام بقیه غذامو بخورم """""""""""""""""""""""""""""""""""""""""گرسنمه
اه اه اه دیگه عکس نگیر تا سیر بشم}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}}
مامانی آبرومو بردی با این عکس گرفتنات {{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{