مسافرت در خردادماه
سلام جیرجیرک مامان که شبا تا صبح بیداری :)
بالاخره تاریخ حرکتمون به سمت بروجرد شد 14خرداد ماه
همسفری هامون هم عمو حسین وعمو بهروز و عمه مهین
و عمه نسرین بودند .
اونا صبح زود حرکت کردند و ما ظهر پشت سرشون حرکت کردیم
و بروجرد بهشون ملحق شدیم .
غروب از بروجرد حرکت کردیم و شب به محلات رسیدیم و
بعد از اون به خکمین و سپس به قم وکاشان رفتیم .
این 4 روز با این که کوتاه بود ولی سفر خیلی خوبی بود .
شب اول که رسیدیم تو تب کردی و تبت خیلی زیاد بود و قطره ی
استامینوفن جوابگوش نبود .
عزیز جون ( دستش درد نکنه ایشالا تلافی به خیر ) شب تا صبح بالای
سرت بیدار موند و کهنه خنک می کرد و روی پیشونیت میذاشت و تورو
پاشویه میکرد و خوشبختانه دم صبح تبت پائین اومد.
عکسها رو میزارم توی ادامه مطلب ...
نظر هم فراموش نشه :)
پارک بروجرد
قربون اون چشای نازت بشم
الهی هیچ وقت خنده از رو لبات پاک نشه
محمد منصور و آجی نیلوفر
فدای اون دست زدنت
وااای ٦ تا دندونش پیدا شدن
محمد منصور و علی آقا
تو ماشین نشسته بودم بین خاله زهره و عزیز ( خاله نرگس تو ماشین عمو حسین بود )
که یهو خواب رفتم .
اینجا خونه امام خمینی در خمین
پرستیژو حال کنین "؛ مثله بابا منصور جونم ( بابای مامانی ) می شینم
تا ازت عکس گرفتم از رو پله ها اوفتادی و دهنت پر از خون شد .
زیرزمین خونه امام خمینی
اتاق امام خمینی
اتاقی که امام خمینی توش بدنیا اومد
حیاط خونه امام و آب بازی زنبورکم
آب بازی رم خیلی خیلی دوس داری
لوله رو ببند گل پسر
حسابی آب بازی کردی و با زور تو رو از اونجا بردیم
لی لی حوضیلکی رو عزیز جون بهت یاد داده بود و داشتی تو دستت لی لی حوضیلکی بازی می کردی
بابایی و محمد منصور و اون آقاهه که پشتته شوهر عمه نسرین
پارک محلات صبح زود
عزیز مامان اون روز یکم حالت خوب نبود
الو الو من جوجوام
میدونم تا گوشی خاله نرگس رو خراب نکنی دست بر نمی داری
اون دخیه رو میبینید که مانتو صورتی تنشه . اگه گوفتید کیه ؟؟؟؟
خودم میگم : فاطمس ( دختر عمو حسین )
این کفشارو هم تازه خریدم . 2-3 روز قبل از مسافرت موقع برگشت به خونه از پارک وسایلمونو کنار ماشین جا گذاشتیم که کفشای منم پیششون بود .
اینم پارکینگ حرم حضرت معصومه (س) - قم
اینم یه مسجدیه نزدیک حرم . اولش ما فکر کردیم این حرمه و یکی یکی عکس گرفتیم .
اینم داخل حرم و قایمکی عکس گرفتن .
اینجا اجی نیلوفر ترسیده بود منکراتیا باهاش دعوا کنن .
اینم از پارکی تو کاشان .
این از باغ فین کاشان .
منم تا ابو دیدم جو گرفتم پریدم توش .
خاله نرگسو بابایی دارن منو بزور از اب میارن بیرون .
من نموخوام بیام .
داخل حمام فین
وای اینا کین پشت سرم ؟؟؟
نخولنم یه وق :(
من از اون پیریه می ترسم
اون پشت که می بینید ورودی حمامه
من می مونم شوما برید دور بخورید خوب ؟؟؟