نفس مامان محمد منصورنفس مامان محمد منصور، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

تقدیم به دومین ستاره درخشان زندگی ما

دومین ماه محرم و باز رفتن به شیر خوارگاه

1392/9/24 5:04
1,102 بازدید
اشتراک گذاری

 http://media.afsaran.ir/sieMJ9.jpg

زائر حسين اگر در آتش هم باشد نجات مى يابد

سيد بن طاووس عليه الرّحمه از محمد بن احمد بن داوود نقل كرده

است كه مى گفت :

من همسايه اى داشتم كه او را على بن محمد مى گفتند. گفت كه

من هر ماه يك مرتبه به زيارت امام حسين (ع ) مى رفتم . و چون

سنّم بالا رفت و جسمم ضعيف شد مدّتى به كربلا نرفتم ، و بعد از

مدّتى پياده روانه شدم ، و در مدّت چند روز به كربلا رسيدم ، زيارت كردم

و نماز خواندم و چون به خواب رفتم ديدم كه حضرت امام حسين (ع )

از قبر بيرون آمده و به من مى گويد:

چرا مرا جفا كردى ؟ و قبل از اين به من نيكوكار بودى !

گفتم اى سيّد جسمم ضعيف شده است و پايم بى قوّت شده

است و در اين وقت ترسيدم كه آخر عمر من باشد چند روز راه

آمده ام تا به زيارتت رسيده ام و روايتى از شمابه من رسيده است

مى خواهم از شما بشنوم ، فرمود: بگو!

گفتم كه روايت مى كنند كه شما فرموده ايد: هر كه به زيارت من آيد

در حيات خود من او را بعد از وفاتش زيارت مى كنم .

فرمود: كه بلى من گفته ام و اگر او را در آتش جهنّم بيابم از آتش

او را بيرون مى آورم .

 http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7/new_folder/%D8%AC%D8%AF%D8%A7%20%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87%20%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7.gif

 امام حسين (ع) و ياران او

امام حسين (ع) در سوم شعبان سال چهارم هجري در مدينه به دنيا آمد.

رسول خدا (ع) نام اين فرزند زهرا (س) را حسين نهاد وي مورد علاقه

شديد پيامبر خدا(ص) بود و آن حضرت دربارة او فرمود: «حسين مني

و انا من حسين....» و در آغوش پيامبر بزرگ شد.

هنگام رحلت رسول خدا، شش ساله بود در دوران پدرش

علي بن ابي طالب (ع) نيز از موقعيت والايي برخوردار بود،

علم، بخشش، بزرگواري، فصاحت، شجاعت، تواضع، دستگيري

از بينوايان، عفو و حلم و .... از صفات برجسته اين حجت الهي بود.

در دوران خلافت پدرش در كنار آن حضرت بود و در سه جنگ

«جمل»، «صفين» و «نهروان» شركت داشت.پس از شهادت

پدرش كه امامت به حسن بن علي (ع) رسيد همچون سربازي

مطيع رهبر و مولاي خويش و همراه برادر بود پس از انعقاد

پيمان صلح (صلح امام حسن (ع) با معاويه حاكم شام) با

برادرش و بقيه اهل بيت (ع) از كوفه به مدينه آمدند. با

شهادت امام مجتبي (ع) در سال 49 يا 50 هجري (كه به دست

همسرش جعده، دختر اشعث بن قيس الكندي مسموم شد و

پس از چهل روز به شهادت رسيد. معاويه با توطئه به ازدواج

درآوردن يزيد با جعده اين كار را تدارك ديد). بار امامت به دوش

سيدالشهدا قرار گرفت. در آن دوران ده ساله كه معاويه بر حكومت

مسلط بود، امام حسين (ع) همواره يكي از معترضين سرسخت

نسبت به سياستهاي معاويه و دستگيريها و قتلهاي او بود

و نامه هاي متعددي در انتقاد از رويه معاويه در كشتن حجربن عدي

و يارانش و عمروبن حمق خزاعي كه از وفاداران به علي (ع) بودند

و اعمال ناپسند ديگر او نوشت. در عين حال حسين بن علي (ع)

يكي از محورهاي وحدت شيعه و از چهره هاي برجسته و شاخصي

بود كه مورد توجه قرار داشت و همواره سلطه اموي

(حكومتي كه از سال 41 هجري با معاويه اولين خليفه اموي

شروع مي شود و تا سال 132 هجري ادامه مي يابد)

از نفوذ شخصيت او بيم داشت با مرگ معاويه در سال 60 هجري

يزيد به والي مدينه نوشت كه از امام حسين (ع) به نفع او

بيعت بگيرد اما سيدالشهداء كه فساد يزيد و بي لياقتي او را

مي دانست، از بيعت امتناع كرد و براي نجات اسلام از بليه

سلطه يزيد كه به زوال و محو دين مي انجاميد، راه مبارزه را

پيش گرفت از مدينه به مكه هجرت كرد و در پي نامه نگاريهاي

كوفيان و شيعيان عراق با آن حضرت و دعوت براي آمدن به كوفه

آن امام ابتدا مسلم بن عقيل را فرستاد و نامه هايي براي شيعيان

كوفه و بصره نوشت و با دريافت پاسخ كوفيان در بيعتشان با

مسلم بن عقيل در روز هشتم ذيحجه سال 60 هجري از مكه به

سوي عراق حركت كرد.

پيمان شكني كوفيان و شهادت مسلم بن عقيل، اوضاع عراق

را نامطلوب ساخت و سيدالشهدا كه همراه خانواده، فرزندان

و ياران به سوي كوفه مي رفت، پيش از رسيدن به كوفه در

سرزمين «كربلا» در محاصره سپاه كوفه قرار گرفت. تسليم

نيروهاي يزيد نشد و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمين،

مظلومانه و تشنه كام، همراه اصحابش به شهادت رسيد.

از آن پس كربلا كانون الهام و عاشورا سرچشمه قيام و آزادگي شد

و كشته شدن وي سبب زنده شدن اسلام و بيدار شدن

وجدانهاي خفته گرديد.

خون او تفسيراين اسرار كرد         ملت خوابيده را بيدار كرد

ـ اصحاب شهادت طلب و با وفاي سيدالشهداء‌(ع) نمونه بارز

آگاهي، ايمان، شجاعت و فداكاري بودند .... آنان كه در ركاب

سيدالشهداء به فيض شهادت رسيدند جمعي از بني هاشم بودند.

جمعي از مدينه با آن حضرت آمده بودند، ‌برخي در مكه در طول راه

به وي پيوستند. برخي هم از كوفه توانستند به جمع آن حماسه سازان

شهيد بپيوندند. كساني هم در راه نهضت حسيني، پيش از عاشورا

شهيد شدند،‌كه آنان نيز جزء اصحاب او به شمار مي آيند.

(چون مسلم بن عقيل و قيس بن مسهر صيداوي و ...)

ـ مدت قيام امام حسين (ع) از روز امتناع از بيعت با يزيد تا روز

عاشورا 175 روز طول كشيد (12 روز در مدينه، 4 ماه 10 روز در

مكه، 23 روز در بين راه مكه تا كربلا و 8 روز در كربلا از 2 تا 10 محرم)

 


السلام علیک یا أباعبدالله

وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا

سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار

ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم

السلام علی الحسین

وعلى علی بن الحسین

وعلى أولاد الحسین

وعلى أصحاب الحسین

 



قیامت بی حسین غوغا ندارد”         شفاعت بی حسین معنا ندارد”

حسینی باش که در محشر نگویند”     چرا پرونده ات امضاء ندارد



یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن

تموم حاجتا رو همه ازش می گیرن

بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه

شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عطر مُشکه

شبای جمعه زهرا زائر این زمینه

سینه زن حسینه ، یل ام البنینه …

 پیامبر(ص) به علی(ع) می فرماید: به حضرت زهرا(ع) بگو؛ برای

شفاعت و نجات امت چه داری؟ حضرت علی(ع) بعد از ابلاغ این پیام

به حضرت زهرا(ع) چنین پاسخ می شنود:

 « ای امیرمؤمنان! دو دست بریده پسرم عباس(ع) برای ما

در مورد مقام شفاعت، كافی است.»

 http://goftomanedini.com/attachment.php?attachmentid=85847&stc=1&d=1352968186

امام حسین (ع) بر بالین عباس (ع)

عصر عاشورا، پس از شهادت اصحاب و ياران، حضرت عباس عليه السلام

تنهايي و بي كسي امام را نتوانست تحمل كند. محضر امام(ع) رسيد

و رخصت ميدان رفتن و جانفشاني خواست و عرضه داشت : برادر جان!

اجازه ميدان مي دهي؟ امام حسين(ع) گريه شديدي كردند

و فرمودند: برادر! تو پرچمدار مني.

عباس(ع) عرض كرد: «سينه ام تنگي مي كند و از زندگي سـير گشتـه ام.»

امام(ع) فرمودند: مقداري آب براي اين طفلان تهيه نما.

جناب قمر بني هاشم(ع) مشك به دوش گرفت و روانه ميدان شد. ب

ا سپاه حريف، درباره آوردن آب به خيمه ها سخن گفت.

وقتي از آن ها مأيوس شد، نزد امام(ع) بازگشت و طغيان و

سركشي دشمن را به عرض رسانيد. در اين حال صداي العطش

كودكان فضاي خيمه ها را پر كرده بود.

سقّا نگاهي به چهره معصوم كودكان انداخت و بدون تأمل

سوي شريعه فرات برگشت و به نگهبانان شريعه حمله كرد و

جمع كثيري را كشت و وارد شريعه شد، دست زير آب برد تا مقابل

صورت آب را بالا آورد. «ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته» به ياد لبان

خشكيده حسين و اهل بيتش افتاد و آب را برگرداند به شريعه.

هنگام بازگشت، دشمن راه را بر او بست. حضرت براي محافظت از

مشك به سمت نخلستان رفت و دشمن نيز به دنبالش.

از هر طرف تير و نيزه به سمتش پرتاب مي كردند، تا اينكه زره از

انبوه تيرها همچون خار پشت به نظر مي رسيد. ابرص بن شيبان

دست راست حضرت را قطع نمود، حضرت مشك را به دوش چپ

انداخت و با دست چپ جنگيد و اين گونه رجز خواند:

«وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني»،

به خدا قسم اگر دست راستم را قطع كنيد، من از حمايت از دينم

دست بر نمي دارم.

در اين هنگام دست چپ حضرتش را حكيم بن طفيل از مچ قطع كرد.

مشك را به دندان هاي مبارك گرفته سعي مي كرد آب را به خيام

برساند. لذا خود را به روي مشك انداخت. در اين حال دشمن

تيري به چشم و تيري به مشك زد، حكيم بن طفيل با گرزي

آهنين فرق مبارك را نشانه گرفت و ضربتي وارد کرد و او را بر زمين انداخت.

عباس(ع) عرضه داشت: «يا ابا عبد الله عليك مني السلام»،

اي اباعبد الله بر تو سلام، مرا درياب.

امام خود را به نعش برادر رسانيد، وقتي قمربني هاشم

در بالين امام حسين(ع) جان سپرد، حضرت فرمودند: «الان انْكَسَر ظَهري»،

عباسم الآن كمرم شكست و چاره ام از هم گسست.

در روز عاشورا پس از آن که عمودی آهنین بر فرق مبارک عباس علیه السلام

فرود آمد و او از اسب بر زمین افتاد و فریادزنان برادرش را صدا زد،

امام حسین علیه السلام خود را بر بالینش رساند و با دیدن حال

او فرمود:« اکنون کمرم شکست و راه چاره به رویم بسته شد.»

و با دیدن چشم تیر خورده و تن در خون طپیده عباس بر روی
 
زمین در کنار فرات، خم شد و در کنار او نشست و گریست
 
تا عباس جان سپرد. سپس او را به سوی خیمه برد.

برخی راویان گفته اند امام حسین علیه السلام بدن عباس
 
را از شدت زخم و جراحات نتوانست از قتلگاهش به جایی که
 
اجساد شهدا در آن جا بود حمل کند.

 القاب تابناك حضرت ابوالفضل العباس (ع)

1. قمر بنى‏هاشم: بهره‏ مندى بسيار عباس از جمال و جلال و سيماى

سپيد و زيبا و سيرت سبز و نورانى، زمينه ‏ساز اين لقب است.

 

2. باب الحوائج: كريمى از دودمان كريمان كه چون حاجتمندى سوى

او روى كند، خواسته‏ هايش را برآورده مى‏سازد.


3. طيار: بيانگر مقام و عظمت‏ حضرت عباس(ع) در فضاى عالم قدس

و بهشت جاودان است.


4. الشهيد: شهادت، كه نشان نمايان ابوالفضل(ع) است و در چهره

حيات او درخشندگى بسيار دارد، زمينه ‏ساز اين لقب است


5. سقا: دلاورى عباس در صحنه هاى حيرت‏ آور آب‏رسانى به

تشنگان، سبب اين لقب شد.

http://goftomanedini.com/attachment.php?attachmentid=85850&stc=1&d=1352968285
http://s3.picofile.com/file/7992479137/_babol2011_blogfa_com_20.gif

علی اصغر حسین (ع)

بابا بیا که اصغرتو تشنه تر شده

از بی کسی تو به خدا با خبر شده

آماده ی فدا شدنت ای پدر شده

از بسکه فکر رفتنش و ترک سر شده

او را ببر ز خیمه که سیراب می شود

بر روی دست خونی تو آب می شود

http://goftomanedini.com/attachment.php?attachmentid=85843&stc=1&d=1352967834 

باب الحوائج علی اصغر ( ع )

 

سلام بر تو که وقتی بابا و مولایت تنها و بی یاور شده بود و

دیگر نه از حبیب خبری بود و نه از عباس.

با چشمانی گه نگران نیم نگاهی به خیمه ها داشت با  مظلومیت

تمام فریاد کرد:

آیا یاری کننده ای هست که مرا یاری کند؟

آیا فریادرسى هست که به امید رحمت خدا به فریاد ما برسد؟

آیا یاورى هست که به امید آنچه در نزد خداست ما را یارى رساند؟

دل کوچکت دیگر تاب نیاورد که امامت را اینگونه مظلوم و تنها ببینی .

تشنگی سه روزه ات را بهانه کردی ( چه خوب بهانه ای پیدا کردی ! )

با ناله های کم جان و بی رمقت گفتی لبیک یا مولا به من نیز اذن میدان بده

و وقتی با تیر سیراب شدی و در آغوش پدر با شهد شهادت

مهر دیگری بر سند مظلومیت امامت زدی که تا همیشه

تاریخ نشان دادی که این پیکار نبرد بر سر قدرت و حکومت نبود

بلکه کینه ای بود که سالها دشمنان آل عبا (علیهم السلام) در

دل نهان داشته بودند از آن زمان که رسول اکرم (ص)فرمودند : هرکه من

مولای اویم پس علی مولای اوست .

در ارزش خونت همین بس که آسمان آن را از زمین دریغ کرد

چه بسا که اگر بر زمین می رسید زمین تاب نمی آورد

و دنیا به آخر می رسید .

یا علی اصغر تو باب الحوائجی هستی که با دستان کوچک

خود گره های بزرگ را باز می نمایی .

بر ما نظر کن و دل آلوده ما را به کیمیای محبت خود جلا ده .

ای سند مسلمانی من .

ای باب الحوائج

علی اصغر .

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_L_09.gif

ای باب الحوائج پسرم رو بنامت بیمه کردم

و تا همیشه نگهبان او باش.....

آمین ...آمین...آمین

 

هنوز هم صدای لالایی حضرت رباب(س) برای علی اصغر(ع) به گوش‌می‌رسد

لالا لالا

لالايي گل پونه

قناريِ بي آب و دونه

خدا خودش روزي رسونه

لالا لالا

لالا، مادر تو بدون شيره

اين لبِ يا اين که کويره

گريه نکن صدات ميگيره

لالا لالا
 

لالا نشون نده انقدر گلوتو

وا کن دو دست کوچولوتو

دعا بکن یه کم عموتو

لالا لالا

لالا پرستوی سرخ و سفیدم

کی گفته من شیرت نمیدم

شیری نمونده ای امیدم

لالا لالا

تا که عموتو داری

نیاد که نا امید شی

عموت میاره آبو

نمی ذاره شهید شی

 

 

92/7/28 اولین دندون نیش بالا سمت چپ رو درآوردی مبارکت باشه پشمکم

 

totalgifs.com creddy-bear gif gif creddy_love007.gif

14 آبانماه مصادف بود با اول محرم و ما طبق هر سال در خونه

عمه صدیقه رفتیم و هیئت سینه زنی رو نگاه کردیم و کار هرشبمون

شده بود تا شب ششم

 

 

totalgifs.com joaninhas gif gif 10.gif

بازم امسال قرار شد که مثل سالهای پیش به زنجیر زن ها شام بدیم

به همین خاطر بره ای خریدیم و چون برات نذر کرده بودم اونو در

مقام محمدبن زید بکشم روز جمعه 8/17 با دایی محمد اینا رفتیم

و اونو قربونی کردیم قبل از اون صبح همون روز مراسم شیر خوار گاه بو

د که تو رو همراه عزیز جون اینا اونجا بردیم  خلاصه از روز سه شنبه 8/21

دوباره رفتیم شوشتر و شروع به انجام کارهای روز تاسوعا کردیمو روز

جمعه برگشتیم اهواز و از شب شنبه هم عمه مرضیه روضه داشت و

بعد از اونا عمو حسین روضه داشت 

 totalgifs.com joaninhas gif gif jo11.gif

صداهایی که یاد گرفتی :

صدای گربه : می

کبوتر : بغ بغو

اسب : تیکو تیکو

خر : عر عر 

سگ : هو هو 

 

 

Cute baby Glitter graphic

دومین فرهنگ لغات منصور درآوردی

منتشر شد:

اَتس : عکس 

خوما : خرما

آپ : آب (قبلا" می گفتی باب )

عزیزم 

آتیس : آتیش 

دیگ دیگ : برای هر چیز که وقتی به هم بزنیم و صدا در بیاره می گی

آجی : به نیلوفر می گی

اندا : افتاد 

آتیش

دایی

دادا : داداش

کف : کفش

عمه

عم : عمو

ممد : محمد ( وقتی ازت می پرسیم اسمت چیه می گی ممد ) 

ازین : از این

 

totalgifs.com coelhinhos gif gif 19bunny1.gif

جای اعضای بدنتو بلدی و وقتی ازت میپرسم موهات کو دستتو

رو موهات میزاری و یا دماغت کو اونو چروک می کنی ،گوشات کو بازم

اونا رو نشون می دی ، زبونتو در بیار اونو در میاری ، دستاتو ببر بالا

انجام میدی و یا پاهاتو ببر بالا اونا رو بالا میبری و چشمات کو اونا رو می بندی 

 

 totalgifs.com joaninhas gif gif jo14.giftotalgifs.com coelhinhos gif gif bunny7.gif totalgifs.com joaninhas gif gif jo14.gif

سینه زدنو هم یاد گرفتی و کف دستاتو به سینت می چسبونی و

انگشتاتو بلند می کنی و دوباره به سینت می چسبونی

 

وقتی می خوای شیر بخوری خودت انتخاب می کنی که از کدوم بخوری

و انگشت اشارتو رو اون میزاری و می گی ازین

 

totalgifs.com hamtaro gif gif 52.gif

وقتی کار درستی انجام می دی و بهت میگن آفرین فوری شروع به

دست زدن می کنی

 

totalgifs.com pony gif gif 12.gif

تو روضه عمه مرضیه اون آخوندی که سخنران بود اسمتو گذاشته بود فشفشه

 

totalgifs.com plantas-e-flores gif gif 90.gif

وقتی سوالی ازت می پرسن و می خوای بگی آره سرتو به علامت آره

پایین میاری و یا اگه چیزی نخواستی می گی نه و تازگیا یاد گرفتی

سرتو بالا ببری و بگی نوچ

 

totalgifs.com coelhinhos gif gif 10BUN6.gif

وقتی بهت میگم کی جیگر یا قشنگ منه دستتو به سینت میزنی

و می گی من   

totalgifs.com creddy-bear gif gif glitter_divers_001.gif

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان بهاره مامان امیرمحمد
11 آذر 92 13:42
انا لله و انا الیه راجعون ممنون مامانی مهربون
مامان امیرمهدی
18 آذر 92 3:21
عزیزم تسلیت میگم مرسی عزیزم