ماه نهم بارداری
نوبت بعدی دکتر من ٤/٤ بود و من
چون نوبت سونو گرفته بودم، نرفتم .
اول قرار بود این سونو رو ٤ بعدی
انجام بدم و برای روز پنج شنب
ه نوبت گرفته بودم ولی بعد از مشاوره
با چند تا مرکز سونو ، گفتند که چون
تو ماه آخرت هستی و الان مایع دور
جنینی کم شده نمیتونن تصاویر
واضحی بهت بدن و چون زیاد زیر
دستگاه میمونی ممکنه برا جنین
خطرناک باشه و این شد که منو
منصرف کردن و من به بابا علی گفتم
برو پولارو پس بگیر و یه نوبت برا سونو
معمولی بگیر و تاریخ سونوی من
شد سه شنبه ٦ خردادماه .
همه نگران بودن که ببینن جواب
این سونو چیه . دیروز یعنی روز
سه شنبه ساعت ٣٠/٨ بعداز ظهر
من و بابایی که الهی قربونش برم
هیچ وقت منو تنها نمیزاره و همیشه
حامی و پشت و پناه من بوده کارش
رو ول کرد و منو برد سونو .
بعد از انجام سونو آقای دکتر تو
جواب نوشت که :
یک جنین دارای حرکت و ضربان قلب
طبیعی با جنسیت پسر دیده شد.
سن آن معادل ٣٤ هفته و ١ روز
جفت بالا رفته
تاریخ تقریبی زایمان ١٦/٥/٩١ می باشد
وزن تقریبی جنین ٢٢٠٠ گرم میباشد
وبعد جواب رو پیش خانم دکتر بردم
و اون طبق معمول اول صدای
قلبتو گوش کرد بعد فشار و وزنمو
گرفت و گفت : چه عجب
٢ کیلو اضافه کردی و خدارو شکر
جفت بالا رفته
و من بهش گفتم که وزن جنین کم
نیست ؟ نباید قرص تقویتی بخورم ؟
اون گفت نه: فقط فیفول رو حتما"
بخور و تاریخ بعدی رو ٢ هفته
دیگه زد .
بعد از مطب بیرون پیش بابا علی اومدم
و همه چیز رو براش تعریف کردم
شکر کرد
. تو این دو سه ساعتی
که کارم زمان برد عزیز جون ٤ مرتبه
زنگ زد و پرسید که چی شد و من
وقتی که گفتم فکر کنم وزن بچه کم
باشه گفت : هیچ نگران نباش چون
وقتی تو بدنیا اومدی وزنت ٢٧٠٠گرم
بود و خدا رو شکر که هم وضعیت
خودت خوبه هم بچه .
امروز صبح هم عزیز جون دوباره
زنگ زد و گفت:
که زندایی صدیقه (زندایی من)
صبح زود زنگ زده و
سراغتو گرفته و بش گفتم
که خدا رو شکر همه چیز خوبه
و اونم خیلی خوشحال شد
بعد از عزیز جونم زن عمو اشرف
و وقتی که ماجرا رو براش گفتم
اونم خیلی خوشحال شد.
من برا سلامتی تو و اینکه جفت بالا
بره نماز امام زمان رو نظر کردم که
ایشالاه نیمه شعبان تو خونه
می خونیمش و زن عمو اشرف
و عزیز جون هم یه سری نذر ها
برامون کردن که تو نیمه شعبان قرار
انجام بدن .