نفس مامان محمد منصورنفس مامان محمد منصور، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

تقدیم به دومین ستاره درخشان زندگی ما

چهارمین ماه بارداری

1391/3/6 18:25
1,367 بازدید
اشتراک گذاری

همیشه،با خدا،هرشب،برایت آرزو کردم

که قصر روشنی باشد،سرای آرزووووووهایت.......

 

٢٤ بهمن ماه نوبت داشتم تا هم بهداشت برم و هم برم مطب پیش

 خانم دکتر.

صبح اون روز اول رفتم بهداشت، خانم دکتر وزن و فشارخونمو اندازه

 گرفت. خانم بهداشت گفت که اصلا وزنت اضافه نشده ولی فشار 

خونت خوبه،خواستیم صدایه قلبتو بشنویم ولی نتونست پیداش کنه و

 گفت هیچ مشکلی نیست چون دستگاههای ما پیشرفته نیستند.

عصر همون روز رفتم مطب خانم دکتر،اول وزن و فشار خونمو اندازه

 گرفت و بعد صدای قلب نازنیینتو برام گذاشت،

 قلبت با صدای خیلی قشنگ شروع به تالاپ تلوپ کرد.

خانم دکتر دوباره برام سونو نوشت تا هم وضعیت جفت رو ببینه و هم

 جنسیت تو مشخص شه ولی گفت یه هفته دیگه برو سونو.

هفته بعد یعنی ٤ اسفند من سونو رو انجام دادم و بعد از اینکه از

سلامتیه تو باخبر شدم جنسیتت رو پرسیدم و آقای دکتر گفت: فعلا

 کمی زوده و مشخص نیست ولی به احتمال زیاد دختره، بله دختره.

ولی یک ماه دیگه دوباره سونو انجام بده تا مطمئن شی هرچند من

 بازم میگم دختره.

 

از اتاق که بیرون اومدم بابایی پرسید دکتر چی گفت؟

گفتم که سالمه و صدایه قلبشو برام گذاشته و  سن تقریبی اون١٧

 هفته و ٥ روزه،تاریخ زایمانو ١٤/٥/٩١ زده احتمالا دختره،هر دومون

 خوشحال بودیم چون یه دختر صحیح و سالم دیگه به زندگیمون اضافه

 میشد،بلافاصله که از مطب خارج شدیم با عزیزجون تماس تماس

 گرفتم و همه چیزو براش تعریف کردم و او هم خوشحال شد 

و تبریک گفت.

راستی یادم رفت بگم که یه شب قبل از سونو رفته بودیم بازار و

 بابایی برات یه شلوار کوچولو موچولوی خوشکل خرید،خیلی خیلی

 قشنگه....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)